اسيدپاشی بر روی يک مادر و دختر در مشهد

اسيدپاشی بر روی يک مادر و دختر در مشهد
موتورسواری که کلاه کاسکت بر سر داشت پس از پاشيدن اسيد به سر و صورت مادر و دختری در مشهد متواری شد، به گزارش “خراسان” اين حادثه ساعت ۲۰ دقيقۀ بامداد روز گذشته ( یکشنبه ) هنگامی رخ داد که مادری با دختر ۶ ساله اش داخل يک خودرو منتظر همسرش بود که ناگهان موتورسواری که کلاه کاسکت بر سر داشت به بهانه پرسيدن آدرس کنار خودرو پارک شده متوقف شد و با نشان دادن يک تکه کاغذ از زن جوان خواست تا شيشه را پائين بدهد اما زن ۲۹ ساله که به حرکات موتورسوار مشکوک شده بود با اشارۀ دست به او فهماند که آدرس را نمی داند، موتورسوار که نقشۀ شومی را در سر می پروراند در يک لحظه در خودرو را باز کرد و شيشۀ محتوی اسيد را روی مادر و فرزند پاشيد و بلافاصله از محل دور شد، زن جوان و دختر ۶ ساله اش که از شدت درد و سوزش به خود می پيچيدند با جيغ و فرياد از شهروندان کمک خواستند که در اين لحظه همسر مصدوم رسيد و آنها را به بيمارستان امام رضا منتقل کرد، پزشکان بخش سوختگی بيمارستان نيز بلافاصله اقدامات درمانی اوليه را آغاز کردند اما به دليل اين که چشم زن جوان صدمۀ زيادی ديده بود آنها را به بيمارستان چشم پزشکی خاتم الانبيا اعزام کردند.

همسر قربانی اسيدپاشی دربارۀ چگونگی وقوع اين حادثه به خراسان گفت: ديشب در منزل يکی از دوستانم واقع در خيابان امام رضا مهمان بوديم، ساعت حدود ۱۰ يا ۱۵ دقيقۀ بامداد بود که از منزل دوستم بيرون آمديم و همسرم به اتفاق دختر ۶ ساله ام در صندلی جلو نشستند و ۲ دختر ديگرم به همراه مادرم در صندلی عقب خودرو جای گرفتند، وی افزود: هنوز حرکت نکرده بودم که متوجه شدم تلفن همراهم را در منزل دوستم جا گذاشته ام بنابر اين دوباره به منزل دوستم بازگشتم و از او خواستم با شماره تلفن من تماس بگيرد تا با صدای زنگ آن متوجه شوم آن را در کجای خانه گذاشته ام، وی اضافه کرد: در همين لحظه ناگهان صداهای جيغ و فرياد دلخراش همسر و فرزندم که مدام زنگ منزل را فشار می دادند را شنيدم، وقتی در را گشوديم با صحنۀ وحشتناکی روبرو شدم، سر و صورت و دست و پاهای همسر و دخترم بر اثر اسيدپاشی به شدت سوخته بود و آنها از درد به خود می پيچيدند، صحنۀ واقعاً وحشتناکی بود که به هيچ وجه نمی توانم آن را توصيف کنم، اين مرد ادامه داد: خواستم با اورژانس تماس بگيرم اما قدرت هر کاری از من سلب شده بود و فريادهای دلخراش همسر و فرزندم آسمان محله را می شکافت، به ناچار آنها را سوار خودرو کردم و به بيمارستان امام رضا بردم که در آن جا اقدامات اوليه پزشکی را انجام دادند.

قربانی اسيدپاشی اين حادثۀ تأسف بار نيز گفت: وقتی داخل خودرو منتظر همسرم بودم موتورسواری که موتورش خاموش بود به کنار شيشۀ خودرو آمد و با نشان دادن کاغذی قصد پرسيدن آدرس آن را داشت اما من که گوئی حس ششمم گواهی می داد حادثه ای در حال وقوع است شيشه را با وجود اصرار او پائین ندادم، موتورسوار که نااميد شده بود در يک لحظه در خودرو را باز کرد و شيشۀ محتوی اسيد را به سر و صورت و اعضای بدن من و دخترم که در صندلی جلو نشسته بوديم پاشيد و با انداختن ظرف محتوی اسيد از محل فرار کرد، وی افزود: اسيد کف، سقف و صندلی خودرو را نيز سوزاند اما خوشبختانه به دختران ديگر و مادرشوهرم که در صندلی عقب بودند آسيبی نرسيد، وی گفت: در حالی که من وحشتزده جيغ می کشيدم و نگران دخترم بودم همسايه ها و رهگذران جمع شدند و همسرم با خودرو ما را به بيمارستان برد، اين گزارش حاکی است: پزشکان معالج اين زن نيز پس از انجام معاينات اوليه اعلام کردند که چشم چپ اين زن ۲۹ ساله در مرحلۀ حاد قرار دارد و ۷۰ درصد آن از بين رفته است.

2 پاسخ

  1. Iran rooz be rooz vashnaktar mishe .chera ? aval az azaye hokomat soal konid badan be natijeh khahid rasid chera bimar dar iran ziade .va ziad tar ham khahd shod .

  2. لعنت بر خميني ومرگ بر ميراث خورانش كه هرچه ميكشيم از اين جنايتكاران است .همه وهمه قرباني اين حكومت سالوس وريا مي باشند.غير از اين فكر كنيم رژيم كلاش آخوندي را خوب نشناختيم.

بیان دیدگاه