پایگاه خبری تحلیلی زنانپرس : فاطمه آذرتاش؛ کارشناس ارشد مشاوره که هم در کلینیک مشاوره «بینش» مشاوره جنسی میدهد و هم کارگاههای آموزش مهارتهای جنسی برای زنان برگزار میکند. آشنایی من با او از برنامه روز ملی خانواده که به همت امور بانوان منطقه ۷ شهرداری تهران برگزار شده بود، شکل گرفت. او دراین برنامه به نگرشهای اشتباه در مورد رابطه جنسی پرداخت و با زبانی ساده و شیوا سعی کرد نگاه بعضا ناخوشایندی را که در بین زنان در مورد رابطه جنسی وجود دارد، از بین ببرد. بعد از این برنامه تصمیم گرفتم در زمینه مسائل جنسی زنان با او گفتو گو کنم چرا که بین ۵۰ تا ۶۰ درصد طلاقها در ایران به علت نارضایتی جنسی زوجها از هم است. طلاقهایی که شاید با آموزش درست مسائل جنسی بشود جلوی آنها را گرفت.
خانم آذرتاش! لطفا بگویید بیشتر مشکلات زنان در رابطه جنسی چیست؟ و شما چه راهکارهایی در این مورد ارائه میدهید؟
مشکلات زنان را در رابطه جنسی بسته به سن افراد و مدت زمانی که ازدواج کردهاند، میتوان به ۶ دسته تقسیم کرد که در اینجا به ۲ نمونه از آن اشاره میکنم:
۱- ازدواجهای بدون زفاف یا بدون وصال برخی از زنان جوان موقع نزدیکی دچار ترس هستند و با توجه به تنشی که در این زمان دارند، عضلات شرمگاهی خود را جمع میکنند و اجازه نزدیکی نمیدهند. این زنان دچار واژینسموس هستند. بهبود هم بستگی به این دارد که چقدر دنبال درمانش باشند. این مشکل از چندین ماه تا چندین سال میتواند وجود داشته باشد. مثلا گزارش شده است که زنی تا ۱۴ سال بعد از ازدواجش نتوانسته زفاف داشته باشد. من مراجعی داشتم که سه سال بعد از ازدواج هنوز باکره بود. البته مشکلی که در این زمینه داریم این است که افراد نمیدانند کجا مراجعه کنند و از طرفی خجالت میکشند که این موضوع را مطرح کنند. بعضی افراد به دکتر زنان مراجعه میکنند، هستند افرادی که به دکتر زنان مراجعه کردهاند و جراحی شدهاند، در حالیکه نیازی به جراحی نداشتند، چون این مشکل به سبب دلایل روانی است. مثلاً بازخورد منفی شدیدی که از اطرافیان درخصوص درد در اولین رابطه جنسی گرفته شده، عدم آگاهی از رفتار جنسی، محیط خانوادگی سختگیر و سرکوبگر، سابقه یا تجربه سوءاستفاده جنسی در کودکی وغیره. من مراجعینی دارم که حتی از اینکه درمقابل جنس مخالف قرار بگیرند، دچار ترس میشوند و میگویند دست و پا یا صدایمان میلرزد و نمیتوانیم با جنس مخالف ارتباط معمولی برقرار کنیم، چه این فرد استاد دانشگاهشان باشد، چه همکلاسی آنان یا هر فرد دیگری.
زنان جوانی که با این مشکل مواجه هستند، اول باید بدانند به کجا مراجعه کنند. اگر مشکل فیزیکی داشته باشند که معمولا مشکل فیزیکی نیست، متخصص زنان آن را برطرف میکند در غیر این صورت باید به سکسولوژیست مراجعه کنند که بتواند به آنها کمک کند که دربیشتر موارد مشکل با مراجعه به سکسولوژیست برطرف میشود. برای برطرفشدن مشکل خیلی مهم است که زوجها با هم به مشاور مراجعه کنند، چرا که زنها در صورت حمایت همسر راحتتر میتوانند تواناییهای جنسی خود را افزایش دهند و مشکلشان زودتر برطرف میشود و درمانگر در مورد مراحل درمان و نقش عاطفی که مرد در کاهش اضطراب و استرس زن میتواند داشته باشد با زوجین صحبت میکند و تکنیکی در جهت بهبود ارائه میدهد.
۲- مشکل دیگر مربوط به زنانی است که در ابتدای ازدواج، رابطه جنسی خوبی داشتهاند اما رفته رفته دچار سردمزاجی یا بیمیلی جنسی شدهاند. سردمزاجی یعنی فرد هیچ آغازگری برای شروع رابطه ندارد. میل جنسی با دیدن، شنیدن، لمس و بوکردن برانگیخته میشود. زنان به دلایل مختلف دچار بیمیلی میشوند. مثلا پریشانی روانی، مشکل در روابط زن و شوهر، مشکل در برانگیختگی، نرسیدن به ارگاسم (اوج لذت جنسی)، کمبود تستسترون آزاد در خون یا بیماریهایی مانند سوءتغذیه، تیروئید، دیابت، خستگیهای روحی و روانی، استفاده از قرصهای ضد بارداری، شیردهی، مصرف داروهای ضد افسردگی، اضطراب و استرس، نداشتن تصویر بدنی خوب از خود، (بعضی افراد با اینکه زیبا هستند اما خودشان را زیبا نمیدانند)، یائسگی، ابتلا همسر به زود انزالی و اختلال نعوظ (باعث میشود زن در رابطه به ارگاسم نرسد و در نتیجه بعد از مدتی سردمزاج شود)، نداشتن مهارت کافی و گفتمان جنسی لازم که مرد از نیازها، انتظارات و خواستههای زن بیاطلاع است و زن به علت شرم و حیا، نشناختن بدن خود و نقاط حساس آن، از انتقال این مسائل به مرد جلوگیری میکند.
چه راهکارهایی برای درمان وجود دارد؟
برای درمان باید دید که مشکل زنان جسمی است یا روانی، اگر جسمی بود که به پزشک متخصص باید مراجعه کنند. در غیر این صورت باید به سکسولوژیست مراجعه نمایند. گذراندن دورههای آموزش مهارتهای جنسی به این افراد کمک میکند تا مشکلات خود را حل کنند. گاهی نیز مشکل به خاطر اختلافاتی است که زن و شوهر در موارد دیگر زندگی باهم دارند. در اینصورت نیز باید نزد مشاور بروند تا با رفع تعارضات و اختلافات بینشان صمیمت عاطفی که زبر بنای صمیمیت جنسی است برقرار بشود.
آیا بیمیلی جنسی در مردان هم وجود دارد؟
بله بیمیلی جنسی در مردان هم وجود دارد که دلائل آن تقریباً با بیمیلی زنان تا حدودی همپوشانی دارد، به انضمام اینکه مصرف موادمخدر، الکل، داروها و اسپریهای تبلیغاتی که روند طبیعی عملکرد جنسی را دچار اغتشاش کرده و به عروق و اعصاب آن ناحیه صدمه میزند که مصرف آن در مردان بیشتر از زنان است، میتواند از دلائل بیمیلی محسوب شود. در مواردی دیده شده که زن ومرد با دیدن فیلمهای پورنو از آنها الگوبرداری نموده و خود را با آنها مقایسه میکنند، غافل از اینکه این فیلمها مونتاژ شده و مشخص نیست که تهیه آنچه مدت زمانی طول کشیده و یا چه مواد و داروهایی طرفین استفاده کردهاند و این مقایسه سبب گشته که نسبت به عملکرد جنسی خود یا همسر دید منفی داشته و مقدمات استرس، کاهش اعتماد بهنفس، اضطراب فراهم شود. مشکل بیمیلی زمانی بیشتر مشهود است که قدرت جنسی زن از مرد بیشتر بوده و این مساله زن را اذیت میکند.
چه راهکارهایی در این مورد وجود دارد؟
در این موارد بهتر است زن از همسرش حمایت کند. قدرت جنسی خود را به رخ مرد نکشد، چون مردان همواره در رابطه جنسی نگران هستند که در مقابل زنشان کم نیاورند و چنانچه از طرف همسر تحت فشار قرار بگیرند، مقدمات ابتلا به اختلالات زود انزالی و اختلال نعوظ فراهم میگردد. زن و مرد بایستی اطلاعات خود را در زمینه مهارتهای جنسی، شناخت روحیات و انتظارات هم افزایش دهند. با توجه به اینکه زن از لحاظ فیزیولوژی میتواند چندینبار به ارگاسم برسد اما مرد فقط در هر رابطه یک بار و نیاز به یک دوره استراحت دارد، مرد باید از تکنیکهایی استفاده نماید تا ابتدا زن به ارگاسم برسد و نیاز او برطرف شود تا از نظر روحی و روانی به آرمش برسد و اینجاست که آموزشهای قبل از ازدواج ضرورت خود را نشان میدهد. مساله دیگری که باید به آن توجه نمود این است که وقتی زن و مرد با هم ازدواج میکنند، متعهد میشوند که نیازهای هم را برطرف کنند.
متاسفانه این دیدگاه که زنها باید نیاز مردها را محقق کنند، در جامعه ما جا افتاده است ولی برعکس آن نه، که زن هم نیازی دارد و مردها هیچ تلاشی در این زمینه نمیکنند و حتی زنان نیز در این زمینه حقوقی برای خود قائل نیستند واز این حق خود چشمپوشی میکنند و از بیان آن شرمسار هستند. غافل از آنکه با سرکوبی و بیتوجهی به این نیاز چه آلام، دردها و مشکلاتی را برای خود خریدارند. لذا در این زمینه بایستی مردان و زنان ما آموزشهای لازم را دریافت نمایند..
در فرهنگ ما مرد حق دارد هر زمان که بخواهد با زن همبستر شود و خب در بعضی وقتها زن رابطه را نمیخواهد. در این مورد هم توضیح بفرمایید؟
اگر زن در این زمینه مشکلی دارد، بایستی در جهت درمان اقدام کند و توضیحاتی که در زمینه کممیلی زنان و درمان آن قبلاً گفتم در اینجا صدق میکند.
مسئله اینجاست که در فرهنگ ما مردها اجبار میکنند و این مشکلزا میشود؟
ببینید من مراجعی داشتم که میگفت همیشه بعد از رابطه جنسی گریه میکردم چون فکر میکردم این یک رابطه یکطرفه است و من زن او هستم و باید تمکین داشته باشم. وقتی زن قدرت و کنترلی از خود در این زمینه نداشته باشد و حس کند که این مسئله اجباری است، در نتیجه میخواهد مخالفت کند. انسان همیشه با چیزهایی که میخواهند آزادی او را بگیرند، مخالفت میکند. وقتی با زنان در زمینه فواید رابطه جنسی و باورهای غلط رایج در جامعه و اینکه رابطه جنسی رابطهای است که طرفین از آن بهره میبرند، صحبت میشود، دیگر جبهه نمیگیرند و خودشان در جهت درمان اقدام میکنند. البته اولین درمان آنها که تغییر نگرش آنها بوده صورت گرفته و مغز که فرمانده دستگاه تناسلی و ایجاد هورمون جنسی در بدن است، درمان یافته است و فرد خود پیشقدم میشود که در جهت درمان اقدام نماید تا از این نعمت الهی و ثمرات آن بهرهمند شود. به مردان در این زمینه آموزش میدهیم که اجبار آنها موجب مشکلات مختلفی در زنان میشود، این مساله را بیستر مورد توجه قرار میدهند و درصدد ریشهیابی و درمان آن در کنار زنان برمیآیند.
لطفا درباره خشونت جنسی نیز برای خوانندگان ما توضیحاتی ارائه بفرمایید؟
خشونت جنسی هر رفتاری که به زور، یکی، بر دیگری تحمیل کند که در این رابطه یکی لذت ببرد و دیگری آزار ببیند را میگویند. خشونت جنسی ابعاد گستردهای دارد، از تنفروشی اجباری تا ازدواج زودهنگام، ختنه زنان، تست باکرگی، نگاه شهوتآلود به زن، اجبار به رابطه در زمان عادت ماهیانه، مازوخیسم، سادیسم، توقعات غیر متعارف مثل اجبار کردن زن به خوردن مدفوع یا ادرار کردن روی زن، اجبار به دیدن یا شنیدن فیلم پورنو، اجبار به سکس گروهی، استفاده از کلمات رکیک، اجبار به سقط جنین، یا بارداری اجباری، متهمکردن زن به بیمبالاتی، رعایت نکردن بهداشت. زنا با محارم، تجاوز و… بعضی از مردها همسرشان را مجبور میکنند که درباره اندام جنسی زنان دیگر حرف بزنند. مراجعی داشتم که از همسرش میخواست برود با زنان در مورد مسائل جنسی صحبت کند و صدای آنها را برای او ضبط کند. یا مراجعهکنندهٔ دیگری داشتم که مذهبی بود و شوهرش از او میخواست در مورد خواهر و مادرش برای او صحبت کند و این برای زن آزاردهنده بود. البته برخی از این رفتارها ناشی از اختلالات روانی است که گاهی به سختی درمان میشود.
تجاوز یا لمسکردن بدن افراد دیگر، بدون اینکه آنها راضی باشند نیز خشونت جنسی است. یکی از مراجعین من دختری بود که در خیابان مردی از پشت او را بغل کرده بود و او دیگر میترسید از خانه بیرون برود.
همینطور تعرض جنسی در کودکان و نوجوانان از موارد دیگر خشونت است. دست زدن به ارگان جنسی کودک، اجبار به برهنهشدن کودک، لمس کردن آنان، سکس دهانی و حتی تنقیه کردن کودک بدون علت پزشکی و… البته خشونت جنسی میتواند ناشی از جهل جنسی باشد. برخی از مردان نمیدانند کاری که از همسرشان میخواهند، خشونت است. کنترلگر بودن مرد باعث میشود زن امنیت روانی نداشته باشد و رابطه با او برقرار نکند.
این خشونت چه مشکلاتی را برای فرد آزاردیده ایجاد میکند؟
خشونت جنسی علیه زنان و کودکان مشکلات زیادی را در زندگی آنان ایجاد میکند و عواقب آن سالیان سال با فرد میماند و او را آزار میدهد. کسی که شاهد خشونت جنسی هم بوده است، دچار استرس بعد از ماجرا میشود. قربانی خشونت، احساس گناهکار بودن و شرم میکند و خودش را کثیف میداند. از خودش خجالت میکشد (مراجعی داشتم که سالها بعد از ازدواج و بچهدارشدن نیز دچار هراس بود زیرا توسط پدرش قبلا مورد آزار قرار گرفته بود و میگفت حتی الان هم میخواهد با من رابطه برقرار کند. او با وجود داشتن دو بچه رابطه خوبی با همسرش نداشت و از مردها متنفر است). تاثیرات برروی سلامت جسمی، ابتلا به بیماریهای مقاربتی، دردهای گوارشی، سقط جنین، مردهزایی، ترس دلهره آشفتگی، کماشتهایی، اضطراب، دلواپسی، ترس از داشتن رابطه جنسی و…
معمولا بچهها میترسند که اگر مورد آزار قرار میگیرند این مسئله را به بزرگترها بگویند. والدین یا معلمها به چه نکاتی باید توجه کنند؟
والدین به افت تحصیلی یا ناراحتی و عصبیبودن کودکان توجه کنند. اگر میبینید کودکشان غمگین شده یا دچار پرخوری بیاشتهایی شده، این مسائل را بررسی کنند. همینطور محیط را به گونهای فراهم کنند که بچهها به آنها اعتماد کنند و اگر مسئلهای برای آنها به وجود آمده، بیانش کنند.
چه راهکارهایی برای جلوگیری از آزاردیدن پیشنهاد میکنید؟
راهکارهایی هستند برای اینکه جلوی این مشکل را بگیریم. مهم است که در دوران کودکی بچهها از تربیت جنسی مناسبی برخوردار شوند. به آنها بیاموزیم هر گونه لمس، بوسیدن، در آغوش کشیدن که حس نامطلوبی در آنان به وجود آورد، بایستی در مقابل آن مقاومت کنند. به بچهها لازم است «نه» گفتن قاطع را بیاموزیم. اگر بزرگترها به آنان میگویند که بیا بازی کنیم، به هر بازی تن ندهند. بچهها تا ۳ تا ۴ سالگی میتوانند با پدر یا مادر حمام کنند و تا ۶ سالگی با جنس موافق خود و بعد از آن به تنهایی باید حمام کنند. بچهها باید یاد بگیرند کسی نباید به ارگان جنسی آنها دست بزند. خانوادهها مهارتهای زندگی و احترام به دیگران، حل مسئله را به بچهها یاد بدهند. با توجه به سن کودکان، خانوادهها باید آنها را آماده کنند و قاطعیت به آنها بیاموزند. عزت نفس واعتماد به نفس کودکان را افزایش دهند تا تن به هر مسئلهای ندهند.
در مورد کسانی که آزار دیدهاند چه کارهایی انجام میشود؟
بعد از تجاوز ابتدا به نزدیکترین مراکز بهداشتی برای گرفتن دارو و جلوگیری از بارداری مراجعه کنند. همچنین برای تشخیص و درمان بیماریهای مقاربتی اقدام شود و واکسن و آنتیبیوتیک به فرد داده شود. همینطور نمونههای لازم برای شناسایی فرد متجاوز گرفته میشود و برای برطرفکردن مسائل روحی و روانی هم حتما به مشاور مراجعه کنند. اگر بچهای مورد تعرض قرار گرفت، نباید با او مانند یک گناهکار رفتار کرد. چون او به اندازه کافی رنج کشیده است. او نیاز به حمایت دارد. بازی درمانی برای کودکان و داستانخواندن بسیار موثر است؛ داستانهایی را برای بچهها میخوانیم که در کودکی مورد تجاوز قرار گرفته است، بنابراین کودک خودش را جای او میگذارد و متوجه میشود که تنها او نیست که چنین آزاری و هیجاناتی را داشته است. روش دیگر گل بازی است که با گل آن فرد را درست میکند و بعد از بین میبرد تا بتواند خشمی را که درونش نسبت به آن فرد هست، از بین ببرد. اگر مورد دیگری هم هست که بخواهید در مورد آن صحبت کنید لطفا بفرمایید؟
امروزه در جاهای مختلف در مورد حد و حدود روابط دختر و پسر سوالات فراوانی میشود که بایستی به آن توجه شود. دختر و پسری که با هم آشنا میشوند، برخی اوقات مردان میخواهند که رابطه جنسی داشته باشند و عنوان میکنند که قصدشان ازدواج است و تنها برای اینکه مطمئن شوند که میتوانند با هم ادامه دهند، خواستار رابطه هستند. برخی از دخترها قبول میکنند، برخی دختران در دوگانگی میمانند که اگر تن به این خواسته ندهند پسر را از دست میدهند.
ببینید دختر و پسری که با هم آشنا میشوند، در جلسات اول بدون شناخت روحیات، اخلاق یا خانوادههای هم، درخواست رابطه جنسی داشتن اشتباه است. آیا شناخت یکی دوهفتهای میتواند باعث ازدواج شود. ازدواج منوط به ۶ تا یک سال شناخت است. خودشناسی در ازدواج یک آیتم مهم است. اینکه فرد خود، انتظاراتش از ازدواج و نیازهایش را بشناسد. وقتی این شناسایی صورت گرفت، دختر یا پسر باید ببینند میتوانند خودشان را با خواستههای طرف مقابل تطبیق بدهند یا خیر. آیا اصلا خانوادهها با هم جور هستند، اینجاست که خانوادهها باید با هم رفتوآمد داشته باشند، آیا قبل از این مقدمات درخواست رابطه سواستفاده نیست؟
اگر میخواهند میل جنسی را محک بزنند، قبل از ازدواج میتوانند به مشاور سکسولوژیست مراجعه کنند. مشاور میتواند میل جنسی هر دو را محک بزند و لازم نیست که رابطهای قبل از ازدواج صورت بگیرد. اگر افراد از نظر میل جنسی باهم تطبیق نداشته باشند، مشاور این مسئله را تشخیص میدهد و به آنها اعلام میکند. باید بگویم بسیاری از اختلالات جنسی تازه بعد از ازدواج بروز میکند و دلایل مختلفی دارد که شامل: جهل جنسی، دلائل فرهنگی، نداشتن مهارت، تعارضات زناشویی و… که بیشتر آن از طریق آموزش قابل درمان و پیشگیری است و با دو سه بار رابطه نمیتوان کسی را محک زد، بدلیل آنکه در ابتدا فرد مخصوصاً دختران از نظر روحی و شرایط محیطی و نگرانیهایشان نمیتوانند خود واقعیشان را نشان دهند و یا بدلیل آنکه قبل از ازدواج این رابطه فراوانی کمی دارد هیجانات زیادی به همراه داشته باشد که بعد از ازدواج و تکرار آن، دیگر مانند قبل نباشد. بنابراین محک قابل اعتبار نیست.
Filed under: مریم رحمانی، آسیب های اجتماعی، اجتماعی، اجتماعی و فرهنگی، تجاوز جنسی، خشونت جنسی |
بیان دیدگاه