Posted on ژوئیه 30, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی: آن چه مرا به نگارش این مطلب وا داشته است، اضطرابی است بیسابقه و تمامعیار که در چند روز گذشته از سر گذراندهام. این بار اما، در کنار این اضطراب، خشم و غم هم تجربه شده، و احساس سوگواری برای آن چه که از دست رفته است، در این میان بر سرم گاهی خراب شده است. از همین روی، بنا بر آن چه که مسئولیت فمینیستیام ایجاب میکند، متن پیش رو با ترکیب یک تجربه زیسته به خصوص (که البته میلیونها نفر از همنسلانم در کنار من تجربهاش کردهاند)، و تخصص و گفتگوهایم در حوزه جنسیت و سکسوالیته برای تمام دختران جوانی مینویسم که سر خود را روی تنی مییابند که طبیعتاً باید از آنِ آنها باشد، اما از آنِ آنها نیست؛ برای تمام زنانی که با تجربه زن بودن بیولوژیک و هویت «زنانه» تلقین شده از سوی جامعه و اجتماعات مختلف آن، از کودکی زیستهاند، به مدرسه دخترانه رفتهاند و مُهر زن بودن، بر پیشانی آنها و در مدارک شناساییشان، از روز نخست حک شده است؛ و امروز، هنگامی که چون من از سی سالگی فراتر رفتهاند، نکاتی را در مییابند که شاید آنها را هم به ورطه مشابه اضطراب و خشم و غم بکشاند. این مطلب حول محور موضوعی نوشته میشود که در سه سالی که از زندگیام در کشور فرانسه میگذرد، اگر نگویم هر روز، اما هر چند روز یک بار، به دلایل مختلف ذهنم را به خودش مشغول کرده است: رابطه من با بدن من چیست و چگونه شکل گرفته است؟ در کنار این اضطراب که دلایل، ریشهها و شرایطش را در بندهای پایینتر توضیح خواهم داد، این روزها ایرانیها در یکی از شبکههای اجتماعی، توییتر، در حال نوشتن از تجربههای خود از نظام آموزشی ایران، و به خصوص مدارس نمونه مردمی و غیرانتفاعی هستند، و من از سال ۱۳۷۲ که به کلاس اول یک دبستان نمونه دولتی وارد شدم را در ذهنم مرور میکنم.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: اجتماعی و فرهنگی، زنان | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 30, 2020 by jahanezanan
Posted on ژوئیه 30, 2020 by jahanezanan
در شرایطی که طبق آمار رسمی روزانه نزدیک به دوهزار و ششصد نفر مبتلا به ویروس کرونا و حدود دویست نفر در اثر ابتلا به آن جان خود را در اقصا نقاط مملکت از دست میدهند، آماری که بر اساس گفتهی بسیاری از منابع ذیصلاح بسیار کمتر از ارقام واقعی است؛ در شرایطی که کادر بهداشت و درمان قربانی بیکفایتی و کمبود وسایل ضروری برای مقابله با بیماری میشوند؛ در شرایطی که ارزش پول رسمی لحظه به لحظه کاهش پیدا میکند و گرانی و تورم همچون طوفانی سهمگین همه را با خود میبرد، زندگی بر مردم روزبه روز سختتر میشود و توان آنها را برای تامین معاش روزانه هر لحظه میکاهد، در شرایطی که اوضاع سیاسی مملکت نابسامان است و هر روز خبر از یک واقعه، یک انفجار، یک آتشسوزی و…. میشنویم، درست در زمانی که جنگلها به همراه تمامی موجودات زندهاش در آتش میسوزند و خاکستر میشوند، و خلاصه از هر گوشه و کنار این مملکت خبری میرسد که نیاز به مدیریت، مراقبت، کنترل، کمکرسانی و صرف بودجه و انرژی دارد، مسئولین تمامی هم و غم خود را صرف دستگیری و بازداشت زنان و مردانی میکنند که آرزویی جز عدالت اجتماعی و آزادی ندارند. آنهم در زمانی که زندانها عملا به محلی برای پرورش و تکثیر ویروس کرونا تبدیل شدهاند: فضاهایی دربسته و کوچک، بدون هیچگونه امکانات بهداشتی، دارویی و تغذیه مناسب برای زندانیان. و در نهایت کمر به قتل جوانانی بستهاند که تنها بر نابسامانیهای مملکت و بیکفایتیهای مسئولین معترض بودهاند، و در تصمیم برای قتل آنها نه تنها به صدای مردم دنیا توجه نمیکنند بلکه روز به روز در قلعو قمع کردن آنها مصرتر میشوند.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 30, 2020 by jahanezanan
حکومت استبدادی اسلامی ایران، هم چنان با مجازات های قرون وسطایی اعدام، شلاق و اعترافات اجباری، میخواهد با ایجاد رعب و وحشت شدید جامعه را به سکوت بکشاند و هر صدای اعتراضی را در نطفه خفه کند. هنوز از همبستگی میلیونی هشتگ «اعدام نکنید» و توقف موقت اعدام امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی تا رسیدگی مجدد پرونده ی آنها چندی نگذشته است که احکام اعدام برای پنج نفر دیگر از معترضان دی ماه ۱۳۹۶ به نام های؛ مهدی صالحی قلعه شاهرخی، محمد بسطامی، مجید نظری کندری، هادی کیانی و عباس محمدی، در دیوان عالی کشور تأیید شد. ۸ نفر دیگر از هم پرونده های آنها نیز به ۵ سال حبس محکوم شدند. این ۱۳ نفر پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ به تناوب، در خمینی شهر اصفهان دستگیر شدند و این احکام در بهمین ۹۸ توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب اصفهان صادر شد. پرونده های آنها به دیوان عالی کشور ارسال شده بود و گفته میشود که این احکام ظالمانه تأیید شده است. این وضعیت نگران کننده در حالی است که در بامداد سه شنبه ۲۴ تیر، دیاکو رسول زاده و صابر شیح عبدالله، دو زندانی سیاسی کرد را در زندان ارومیه اعدام کردند.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 23, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی: اگر سری به اکانتهای شخصی/گروهی، رسمی/ غیررسمی، خبری/ غیرخبری و… اکثریت رشتههای ورزشی بزنید، نخستین چیزی که توجه را جلب میکند، فقدان حضور زنان در آنهاست. گویی تا بهحال هیچ زن ورزشکاری در آن رشته فعالیت نکرده. پایگاههای کاملا فالوسمحور و آمیخته با هنجارهای جنسیتزده که اگر هم دست بر قضا زنی را به جمع ورزش راه بدهند با رویکردی همچنان جنسیتزده و گاه از نوع خیرخواهانه او را به حساب خواهند آورد.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: اجتماعی، سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 23, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی:
-
- سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۹ چنین روزی را نامگذاری کرده است. ایدهی روز جهانی جمعیت از روز پنج میلیاردی الهام گرفته شده است یعنی ۱۱ جولای ۱۹۸۷ که جمعیت تقریبی مردم جهان به پنج میلیارد نفر رسید. هدف اصلی از تعیین این روز برجسته کردن «مسئلهی افزایش جمعیت» بود اما در سالهای بعد موضوعات گستردهتر دیگری پیرامون آن مطرح شد
ادامهٔ نوشته →
Filed under: آسیب های اجتماعی، اجتماعی، سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 23, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی:
چکیده: از لحاظ تاریخی همواره برابری جنسیتی در محیط کار و استخدام زنان با دستمزد برابر با مردان، این پتانسیل را داشت که یکی از مهمترین دستاوردهای رهایی زنان شمرده شود. گرچه این رویکرد در مواردی دستاوردهای غیرقابل انکاری داشته اما آیا میتوان با استناد به آن همواره ورود زنان به محیط کار را نشان از برابری و رهایی دانست؟ به راستی چرا کارفرمایان به استخدام زنان رو میآورند؟ کارفرمایانی که این بار علاوه بر پشتیبانی قدرت و سرمایه، همراهی فمینیست ها را هم با خود دارند.
آنچه میخوانید ترجمهایست با کمی تغییر از مطالب وبسایتهای fashionrevolution.org و cleanclothes.org که به وضعیت کارگران صنعت پوشاک میپردازند که بیشترشان را زنان تشکیل میدهند. در این یادداشت سعی شده وضعیت این زنان با نگاهی کلی به پدیدهی استخدام زنان توسط کارفرمایان مورد بررسی قرار بگیرد.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: اجتماعی، سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 23, 2020 by jahanezanan
چندین دهه است که جنبش زنان در جهان و ایران به شکلهای گوناگون مبارزه علیه یکی از بنیانهای جامعهی سرمایه – مردسالار یعنی «خشونت بر زنان» را آغاز کرده است. قطعا اشکال و میزان خشونت در کشورها، دربین طبقات و در فرهنگهای مختلف، متفاوت است ولی ما قصد پرداختن به این مسئله را نداریم، بلکه هدف ما در این نوشته پرداختن به گریزگاهها و راهکارهای مختلفی است که به هنگام خشونت درمقابل زنان وجود دارد، به ویژه «خانههای امن».
ادامهٔ نوشته →
Filed under: اجتماعی، سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 19, 2020 by jahanezanan
نمونه قیام شیلی به ما می آموزد که شورش ها ضروری هستند ، اما به خودی خود برای شکست دادن نئولیبرالیسم کافی نیستند. تلاش برای ایجاد یک نظم جدید فقط توسط نیروهای اجتماعی عملی می شود که به اندازه کافی سازمان یافته و قدرتمند باشند تا بتوانند علیه سرمایه و حافظان آن به مقابله برخیزند.
در شیلی نیز مانند سایر مناطق جهان، این نیروها هنوز در حال ساخته شدن هستند. و در وضعیت فعلی مبارزه طبقاتی – که به عریان ترین شکل جنگ مستقیم برای مرگ و زندگی است – جنبش فمینیستی به بهترین وجه در جایگاهی قرار دارد که قادر است روند مبارزاتی برای پیش برد یک دستور کار تاریخی، دموکراتیک و رادیکال را هدایت کند. دهه ها ، اگر نه قرن ها ، فمینیست ها در حال تدوین چشم انداز بدیل برای جامعه بودند: اکنون زمان گوش سپردن و پیوستن به مبارزه برای آن فرا رسیده است.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: فمنیسیم، سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 16, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی: ارزش کار زنان، چه آنهایی که بابتش دستمزد میگیرند و چه آنهایی که بدون دستمزد هستند، هیچگاه به اندازه دوران بحران ویروس کرونا مشخص نبوده است. همانگونه که دایان کویل اخیراً در تایمز به آن اشاره کرده است، انتقال زنان به مشاغلی که بابت انجام آن مزد دریافت میکنند، از بزرگترین تحولات اقتصادی تاریخ معاصر بوده است، اما این تحول آنها را از نقشهای بیشماری همانند خانهداران، مراقبین و داوطلبین اجتماعی که پولی بابت انجام این کارها دریافت نمیکنند، رها نکرده است.
این شش زن در رابطه با انتظارات خود برای حل شکاف جنسیتی و تقسیمبندی کارها با تایمز صحبت کردهاند:
ادامهٔ نوشته →
Filed under: اجتماعی، سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 16, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی: قرارمان ساعت شش بود، محوطه بیرونی یک کافه. وقتی رسیدم سیگارش را روشن کرده بود و همراه پارتنرش مشغول گفتوگو بود. صدای دیگرانِ اطرافمان، نغمه آرام موسیقی پاپ ترکی و عطر چای و قهوه و سیگار در هوا. رسیدم، با صورت مهربانش ازم استقبال کرد. بار اولی بود که میدیدمش اما آنقدر صمیمی بود که انگار سالهاست من را میشناسد. من چای سفارش دادم او قهوه و مشغول صحبت شدیم. از هر دری سخنی. او هم درباره فعالان حقوق زن در ایران بسیار کنجکاو بود. سیگار دیگری روشن کرد. گاهی من گاهی او از هم سؤال میکردیم.
آنچه اینجا آمده بخش اصلی سؤالات من است از او.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 16, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی: اظهارات سمیه محمودی نمایندهی مجلس یازدهم در خصوص پاسخ هیئت رئیسهی مجلس به درخواست زنان نماینده برای حضور در فراکسیونهای مجلس و پستهای مدیریتی، مبنی بر بازگشت زنان به خانه، جلوهای دیگر از دوگانهی سختجان و دیرپای فرهنگ – طبیعت و اعتقاد به تعلق مردان و زنان به حوزههای جداگانهی عمومی و خصوصی است. باور به نقشهای سنتی زنان و این انگاره که زن به دلیل طبیعت زنانهاش در زادن و پروریدن، متعلق به عرصهی خصوصی است و مرد مسئولیت حضور در عرصهی عمومی و مدیریت و ادارهی امور را بر عهده دارد، مفهومی است که حداقل از زمان مشروطه به این سو نقش مهمی در تضییع حقوق زنان و کوتاه کردن دست آنها از فرصتهای برابر شغلی داشته است.
اظهارات هیئت رئیسهی مجلس، تداوم مفهوم مادریت جدید
ادامهٔ نوشته →
Filed under: خشونت علیه زنان | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 16, 2020 by jahanezanan
دستگیری و صدور احکام سنگین زندان و شکنجه ومستندسازیها در چند سال اخیر با هدف سرکوب جنبشهای مردمی شکل گرفت اما نتوانست تغییری در شرایط بوجود بیاورد. هرچه فشارهای معیشتی و تنگناهای اقتصادی و اجتماعی شدت میگیرد به همان نسبت نیز پاسخگویی حاکمان خشنتر میشود، زیرا آنها برحسب منافع طبقاتیشان راهکاری به جز سرکوب مردم نمیشناسند. در کنار سرکوب بیامان حاکمان، اصلاحطلبان هم فقط توانستند رسالت تاریخی خود را انجام دهند: ثابت کنند رژیم اصلاحشدنی نیست. به گونهای که امروز وعده و وعیدهای رنگارنگ و موج سواری آنها نیز کاملا رنگ باخته و خاکسترشان را باد با خود برده است. حال حاکمیت کاملا رو بازی میکند و به شکل آشکار و رخ به رخ در مقابل مردم ایستاده و صراحتا اعلام میکند که «هیچ پاسخی به جز زور در چنته ندارد و مردم هم باید با این اوضاع کنار بیایند!»
ادامهٔ نوشته →
Filed under: سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 10, 2020 by jahanezanan
دیگری: از ابتدای امسال تا تیرماه بیش از ۱۰ قتل ناموسی در ایران رخ داده است. براساس آنچه روزنامه شرق درمورد قتلهای ناموسی در سال گذشته منتشر کرده است، با استناد به مقالات دانشگاهی و پایاننامههایی که به موضوع قتلهای ناموسی پرداختهاند، بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه در کشور رخ می دهد.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: آسیب های اجتماعی، خشونت علیه زنان | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 9, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی: در چند روز گذشته اظهار نظر مسئولین در خصوص یکی دیگر از مطالبات زنان در حوزه ورزش بار دیگر بحث برانگیز شد، بهویژه که این بار مسئول مورد نظر زنی است که با تأکید بر کلیشههای جنسیتی در تعریف زن و زنانگی از طرفی و کشاندن پای ایدئولوژی به مطالبه برابری از طرف دیگر مخالفت میکند. مهین فرهادیزاد معاون زنان وزارت ورزش و جوانان در مورد درخواست زنان برای فعالیت در رشتههای پاورلیفتینگف، بوکس و ورزش زورخانهای گفته: «در مبانی اعتقادی ما از زن بهعنوان ریحانه یاد شده، نمیتوانیم رشتهای را قبول کنیم که کل سیستم بدنی و فیزیولوژی او را تحت تأثیر قرار دهد.» او همچنین گفته در خصوص حضور زنان در این سه رشته باید نظر علما پرسیده و بر اساس آن عمل شود. در کنار اظهار نظرهایی از این دست، غیرقانونی بودن ورزش بدنسازی برای زنان و مغایر دانستن این ورزش برای زنان با ارزشهای نظام از طرف فدراسیون بدنسازی، این سؤال را به ذهن نزدیک میکند و ارتباط میان عضلات و ماهیچههای زنان با ارزشهای نظام و مبانی اعتقادی ما چیست؟
ادامهٔ نوشته →
Filed under: خشونت علیه زنان، سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 9, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی: این روزها که بحث خشونت خانگی و تأثیرات آن بیش از پیش به دلیل خبری شدن قتلهای ناموسی و زنکشی داغ شده است، شاید پرداختن به ضرورت تصویب قانون منع خشونت خانگی علیه زنان که سالهاست از سوی مراجع قانونگذاری و قضایی نادیده گرفته میشود، بیش از گذشته حائز اهمیت باشد. متأسفانه مسئولین حکومتی در ایران «خشونت خانگی» را امری خصوصی و فردی تلقی میکنند و عامدانه عوارضی که این نوع خشونت میتواند بر سطح جامعه بگذارد را کتمان میکنند.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: آسیب های اجتماعی، خشونت علیه زنان | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 9, 2020 by jahanezanan
مبارزات ۹۹ در صدیها وارد فصل تازهای شده است. زخمِ ستمهای انباشته شدهی چندین قرن، بهویژه دویست سال اخیر این بار سر باز کرد و پایههای حکومتهای ظلم و ستم و نابرابری را لرزاند. تنها یک جرقه کافی بود (قتل جرج فلوید) تا خیزش، سراسر جهان را فراگیرد و قیامِ مردم جان به لب رسیده امید زایدالوصفی در دل ستمدیدگان جهان برای تغییر این اوضاع دهشتناک به وجود آوَرَد. بهویژه قیامِ جوانان عصیانزده در سراسر آمریکا و سپس دهها کشور دیگر علیه کشتار، نژاد پرستی، فقر، گرسنگی، بیکاری، ستم جنسیتی و مرگ گسترده در نتیجهی شیوع ویروس کرونا و فاشیسم و نظامیگری ناشی از سیستم سرمایهداری که زانو بر گلوی میلیونها انسان، نه تنها در آمریکا بلکه در سراسر جهان نهاده است.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 4, 2020 by jahanezanan
سپیده قلیان، دختر شجاع حامی کارگران، اول تیر ماه وثیقه اش را آزاد کرد و به زندان برگشت. او که تجربه تلخ زندان های سپیدار اهواز، قرچک (نام مستعار جهنم) و اوین را داشت، با پای خود به زندان برگشت تا کسانی به نام «عفو» نتوانند با نامش «شوآف» کنند. او پیش از معرفی خود به زندان در کلیپی که منتشر کرده میگوید: «من رفتم کمیسیون عفو که ببینم جریان عفو چگونه است. به من میگویند تو هم نامه عفو بنویس شاید مشمول بشی. من چرا باید نامه عفو بنویسم؟ مگر من کاری کردهام؟ جرمی مرتکب نشدهام.» اما واقعیت این است که جرم سپیده قلیان در حکومت اسلامی که نان از سفره مردم می دزد و کارگر را شلاق کش میکند بسیار سنگین است. چرا که او حامی کارگران و زحمتکشان است؛ از میان آنها برخاسته و به آنها وفادار مانده است. گرچه او در این راه تنها نیست ولی نمونه درخشانی از جسارت و پایداری نسلی است که ققنوس وار از خاکستر آتش پرکشیده اند. سپیده قلیان مصداق دیگری برای آن شعر زیبای شاملو، شاعر بزرگ آزادی، است که برای فروغ سروده بود: « نامت سپیده دمی است که بر پیشانی آسمان میگذرد»! آری، او مشعلی است در تاریکی روزگار سیاه مردم ایران در حکومت اسلامی که نامش بشارت طلوع صبح فرداست. سپیده قلیان خود تأکید کرده است: «آخرین دارائی من همین مقاومته، همین مقاومت نیم بندی که باید بهش چنگ بزنم. و باید بگویم که من هستم؛ من اینجام؛». آری، او با مقاومتی سترگ و غرورآفرین تمام قد در مقابل استبداد و تباهی ایستاده است! سَزَد که در مقابل این شکوه ِ ایستادگی و مقاومت، تمام قد به احترام ایستاد.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 3, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی: تمام مدت دلآشوبه دارم. گاهی فکر میکنم کاش به جای پسرم، فرزند دختری میداشتم؛ یک قاتل بالقوه کمتر شاید! نفرتانگیز است که آدم دربارهی بچه خودش اینطور فکر کند. اما بهتر است این صفت را نسبت بدهم به شرایطی که اساساً باعث شده یک مادر به چنین چیزی فکر کند. به یاد کارگاهی که زمستان چهار سال پیش شرکت کردم میافتم. همان اول از ما خواستند دربارهی این سوال حرف بزنیم: فرزند دختر میخواهیم یا پسر؟ و خب، مجموعهای از جوابها و استدلالها جمع شد. از این که مادری توانمند و فمینیست میتواند فرزند پسرش را که به دلیل بیولوژیای که با آن زاده شده در اجتماع دست بالا را خواهد داشت، با باورهای خودش بار بیاورد، تبدیل کند به مردی برابریخواه و نه اقتدارگرا چنان که معمول است. آنهایی که ساختارگراتر بودند انتقاد کردند که به عاملیت یک مادر وزن بیش از حد داده شد. بعضیها گفتیم که چون فرزند پسر در اطرافمان خیلی کم بوده، با رفتارهای توانمندکنندهی دختر بچهها بیشتر آشنا هستیم و تصورمان از فرزندمان فقط میتواند یک دختر کوچولو باشد. و کلی حرفهای دیگر و شادی و خندهی ما چند زن (و آن مرد تسهیلگر کارگاهمان که امتیازهایش کورش نکرده و به لطف مردانگی هژمونیک میدانیم که بابت فعالیت برابریخواهانهاش اغلب مجبور است هزار طعنه و تمسخر بشنود) که آخرش باعث شد از آن فضا بیرونمان کنند. شوقمان برای زندگی و همراهیمان در آن چند روز را به یاد میآورم و امتیازاتی که داشتیم و داریم، زنده ماندهایم، تحصیلکردهایم، تا حدی استقلال مالی داریم، برایمان محدودیتی وجود نداشته که آن لحظه آنجا نشستهایم…
ادامهٔ نوشته →
Filed under: خشونت علیه زنان، سیاسی | Leave a comment »
Posted on ژوئیه 3, 2020 by jahanezanan
بیدارزنی: در یکی از روزهای سرد آنکارا، گوشهای از کافهای بزرگ به گپ و گفت نشستیم. نام کافه، کافه مردم است. در گوشهای دنج با گزینههایی محدود اما قابل خرید برای همه. یکی از جاهایی که خیلی اوقات دانشجویان برای درس خواندن و پیرزنها برای چای خوردن و دور هم گپ زدن میآیند. فضایش صمیمی بود، مثل دنیز، دوست ترکی که با جان و دل به پرسشهای بیپایانم پاسخ میداد. آنچه اینجا آمده بخشی از آن گپ و گفت است.
ادامهٔ نوشته →
Filed under: سیاسی | Leave a comment »