لباسی که برای تن ما دوخته اند! /اعظم بهرامی

azam bakhramكم رنگ كردن و حذف سيستماتيك زنان از عرصه هاي اقتصادي در ايران

سخن نخست

استقلال اقتصادي به عنوان اولين گام به زنان اين توان را ميدهد تا در كشوري چون ايران با وجود همه ي مشكلات و موانع حقوقي و عرفي و شرعي ، در مقابل مجموعه ي فراخ و رو به گسترشي از تبعيضات براي خود مأمني امن بسازند .كار و تحصيلات ، امادگي لازم را براي حضور ِبرابرشان در جامعه به انها ميدهد و نيز اين توان را كه نه تنها حمايتگر خود، بلكه حامي اعضاي خانواده چون فرزندان و والدينشان هم باشند ، در چنين شرايطي است كه زنان بي نياز به تعلقات مالوف و مرسوم جامعه ، با فكر و انديشه ي باز به عنوان انتخابگر ِشيوه زندگيشان عمل ميكنند. درچنين زماني است كه كسب مهارت به شكل تجربي يا تحصيلات تخصصي ، حضور در عرصه ي صنعت، ورزش حرفه اي و كسب مراتب ِعالي در زمينه ي هنر و توليدات ، ابزاري قدرتمند خواهد بود، در دست زنان .
ادامهٔ نوشته

گام به گام با خشونت های فرم یافته ی پنهان و آشکار علیه زنان (1)/ اعظم بهرامی

اعظممقدمه نویسنده – زن خوب و فرمانبر پارسا، کارهايي ميكند كه مرد پادشاه شود ، حالا خودش هم ملكه نشد چندان مهم نيست. در فيلمفارسي هاي قديمي، هر وقت بحث ظلم به يك زن بود جمله معروف «كرم از خود درخت است را از دهان قهرمان فيلم ميشنيديم» اما قصه غمگين خشونت عليه زنان و انواع پنهان و اشكارش، تنها در سرزمين ما نقل و نقالي نميشود، بلكه بارها شكل و رنگ عوض می کند. گاه به شكل ضرب و شتم فيزيكي، گاه تجاوز، گاه نبود شرايط برابر در انتخاب كار و محل زندگي و پايمالي حقوق مالي و قانوني، گاه در زندان عليه زندانيان زن به شكل انواع شكنجه ى روحي و جسمي از سوی نظام های قضايي و امنيتي مردسالار خودنمايي مي كند.

مقاله زیر که در دو بخش ارائه می شود، نگاهي اجمالي دارد به خشونت اعمال شده بر زنان در جامعه ايران. خشونتي كه گاه مانند شكنجه سفيد، غير قابل اثبات و پيگيري است و در قالب تبعيضات سازمان يافته ى دولتي و قوانين مذهبي، كلام و گفتار آزار دهنده دارد یا آزار مبتنی بر جنسیت است، مثل تهديد به دوري از فرزند و انواع خشونت خانگی که هنوز آمار روشني از آن وجود ندارد و مواردی چون نگراني از به هم خوردن كانون خانواده، آوارگي و سردر گمي فرزندان، ترس از ادامه و تشديد خشونت، باورهاي سنتي و مذهبي رايج ميان مردم، محدوديتهاي فرهنگي مثل عشيره و قبيله ای مانع طرح آشکار آن می شود،
ادامهٔ نوشته

رودخانه اي خروشان با امید رسیدن به دریا و قربانیان آرزو، اعظم بهرامی

زنان پناهنده سوری و کرد و...پديده مهاجرت و آسيب شناسي ان براى زنان و كودكان

تغییر برای برابری : کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد (UNHCR)در گزارشی که به تازگی از سوی این نهاد منتشر شده اعلام كرده که تعداد کودکان افغان که در سال 2009 خواستار پناهندگی در اروپا شدند به پنج هزار و نهصد نفر می رسد در حالی که این آمار در سال 2008، فقط سه هزار و سيصد و هشتاد نفر بود. اين مسئله براى كودكاني كه آماررسمي از آنها موجود نيست مثل كودكان ايراني، كرد، سوري و فلسطيني، كه در اين يكي دو سال اخير به شدت افزايش يافته اند، حتي به شكل رسمي، قابل پيگيري و آسيب شناسي نيست. مگر با گزارشهاي مستند وشواهد شاهدين و يا مهاجراني كه خود اين راه را طي كرده و در كمپ هاي ويژه ساكن بوده اند.
ادامهٔ نوشته