سنای آرژانتین سقط جنین خودخواسته را قانونی کرد /منیژه موذن

بیدارزنی: بوئنوس‌آیرس – آرژانتین روز چهارشنبه تبدیل به بزرگترین کشور آمریکای لاتین شد که رأی به قانونی شدن سقط جنین (خودخواسته) داده است. یک رأی مهم در منطقه‌ای محافظه کار و پیروزی بزرگ برای جنبشی مردمی که سال‌ها اعتراض را به قدرتی سیاسی بدل کرد.

ادامهٔ نوشته

آذربایجان و معضل کودک همسری /مینا اجلی

بیدارزنی: نزدیک ۳ سال در یکی از شهرهای آذربایجان شرقی که در معضل «کودک همسری» رتبه‌ی بالایی در کشور دارد، زندگی کرده‌ام. یک بار در یک مهمانی با دختربچه ۱۲-۱۳ ساله‌ی نحیف اندامی که آرایش غلیظ و درعین‌حال زیورآلات فراوانی داشت، روبرو شدم. نزدیک پیرزن کناری‌ام آمد، کمی خوش و بش کرد و رفت. بعد از رفتن کودک، زن گفت: «عروس سابقم بود، پارسال طلاقش دادیم.» در جواب سوالم که چرا برای ازدواج، دختری به این کم سنی را انتخاب کردید؟ گفت: «کم سن و سال انتخاب کردم تا آن‌طور که دلم می‌خواهد بزرگش کنم اما با پسرم به تفاهم نرسیدند». در این چند سال نمونه‌های زیادی از ازدواج زیر ۱۸ سال و طلاق را شاهد بودم.

ادامهٔ نوشته

کارزار «علیه تجاوز» را عمق ببخشیم زنان آزرم(آورد رهایی زنان و مردان)

«ناموس و شرف»، و «شرم و حیا» دو روی یک سکه‌‌اند و بستری را برای زن‌کشی از یک سو و تجاوز و تعرض به زنان و کودکان از دیگر سو فراهم می‌کنند. چه بسیار زنان و کودکانی که مورد تجاوز و تعرض قرار گرفته‌اند و بعد به اسم «ناموس و شرف» به قتل رسیده‌اند. جامعه‌ای که به آن‌ها «شرم و حیا» می‌آموزد خود به آن‌ها تجاوز می‌کند و خود به جرم «سبک‌سری» «بی‌شرمی» و هزاران برچسب دیگر جانشان را می‌گیرد.

جامعه‌ی مرد- سرمایه ‌- دین سالار به زنان و دختران از بدو تولد «شرم» از جنسیت و «شرم» از امیال جنسی را می‌آموزد تا آنان را  به عرصه‌ و نقش‌هایی محدود کند که برایشان مقرر کرده است: عرصه‌ی خانه، نقش همسری و مادری.  به کلامی دیگر یکی از علل اصلی تعرض و ایذاء زنان، عقب راندن آنان از عرصه‌ی اجتماعی و محدود کردن آن‌ها به عرصه‌ی خانه است که هم خواست اکثر مردان است که زنان را در عرصه‌ی اجتماعی رقیب خود می‌پندارند و هم خواست جامعه‌ی سرمایه‌داری برای تبدیل  زنان به بازتولید کنند‌ه‌ی  نیروی کار، راندن آنان به ارتش ذخیره و ارزان کار، بهره‌کشی چند لایه از آنان، و….

ادامهٔ نوشته

درباره‌ی امکان همبستگی در مواجهه با روایت‌های آزار و تجاوز جنسی مهتاب محبوب

بیدارزنی: انتشار روایت‌های وقوع تجاوز و آزار جنسی از زبان آزاردیدگان و در این حجم، نقطه عطفی در تاریخ و روان جامعه‌ی ایرانی است و تأثیر آن در سطوح مختلف زندگی ما عیان و باقی خواهد ماند. از اولین روایت‌های چند دختر دانشجو درباره آزار جنسی در زمان تحصیل در دبیرستان که پس از مدتی کوتاه وادار به عذرخواهی شدند تا این لحظه سیر حوادث به سرعت فضای مجازی ـ و گاه حقیقی ـ را می‌پیماید و هنوز پایانی بر آن متصور نیست. به رغم روایت‌های متعدد مطرح‌شده، تاکنون تنها یک مورد بعد از ترند شدن نام متهم در توییتر و با شکایت آزاردیدگان بازداشت و رسیدگی قضایی به پرونده او آغاز شده است. برخی نامداران عرصه‌های نقاشی، موسیقی و پژوهش‌های اجتماعی که متهم به تجاوز یا آزار جنسی‌اند به اعلام تکذیبیه‌هایی در فضای مجازی اکتفا و اتهامات را «قویاً‍» رد کرده‌اند. مرور کلی روند روایتگری‌ها و واکنش‌ها پژوهشی همه‌جانبه را می‌طلبد در زمانی‌که کمی از میانه‌ی این طوفان فاصله گرفته باشیم. با این همه برخی پرسش‌ها و دغدغه‌ها در این بستر مدام تکرار می‌شوند. این یادداشت قصد دارد به یک ایده‌ی کلی در این زمینه و واکنش‌های فمینیست‌های ایرانی به آن‌ بپردازد:
ادامهٔ نوشته

روایتی از استان بوشهر از چه کسی باید خشمگین باشم؟

بیدارزنی: روزهاست که با خودم در کلنجارم، برای روایت تجاربم از تبعیض جنسیتی و آزار جنسی. تازه فهمیده‌ام که دیگران چه رنجی متحمل شده‌اند هنگام نوشتن قصه‌هایشان.

این متن را بارها نوشته‌ام و پاک کرده‌ام. پرداختن به بزرگ‌ترین ترومای زندگی‌ام چندان آسان نبوده است و هم‌گام با این جنبش برایم پرسش‌هایی مطرح شده است که آن‌ها را برای آغاز یک گفت‌وگو ضمیمه کرده‌ام. نوشتن از تجاوز محارم و بستگان، آن جایی برایم ضرورت یافت که اولاً تجربه زیسته خودم به طور کامل تحت تاثیر آن بوده است و دوم، جای خالی این مبحث به وضوح در میان روایت‌ها و افشاگری‌ها حس می‌شود.
ادامهٔ نوشته

از من نپرس چرا بعد از این همه سال، از من بپرس تاریخ تجاوز را چه کسی روایت می‌کند! سین. ح. الف

-بیدارزنی: من در این متن سعی می‌کنم تاریخ تجاوزهایی که تجربه کرده‌ام را بعد از ۲۱ سال روایت کنم. این تاریخی تحلیلی از تجاوزهای من است و در آن قصد دارم به دو سوال پاسخ دهم:

ـ چرا بعد از این همه سال گفتی یا می‌خواهی بگویی؟

ـ چرا بعد از تجاوز اعتراض نکردی، چرا در کنار متجاوزت ماندی؛ دوستی با او را رها نکردی یا حتی چرا با متجاوزت زندگی کردی و می‌کنی؟
ادامهٔ نوشته

(با محوریت اِعمال تجاوز در سیاست‌های کالایی‌سازی آموزش) تعرض‌های جنسی، فریادگران، بی‌صدایان شکیبا عسگرپور

بیدارزنی: طی دو هفته‌ی گذشته، صدایِ «مکتوب»، کوتاه و مستقیمِ راویانی در شبکه‌های مجازی (خاصه توییتر) به‌میان آمده است که ذیل افشاگری تجربه‌هایی ظاهراً شخصیْ اما در کلیت امر (تماماً سیاسی) از تجاوز و آزارهای جنسی وارد آمده علیه خود، طی سالیان گذشته گفتند.

تکثر و ازدیادِ نفس‌گیرِ روایت‌های مطرح‌شده، نام‌های بی‌شماری را به میان آورده است. از نقاش و مجموعه‌دار اعظمی که کمتر از «استاد» مورد خطاب قرار نمی‌گرفت تا ردیفی از اسامی موزیسین‌ها، شاعران، بازیگران، اینفلوئنسرها و مورد مشخصِ اخیراً مطرح شده‌، فارغ‌التحصیل باستان شناسی که با بیشترین حجم از روایات متحد تجاوز همراه بود.
ادامهٔ نوشته

شکستن سکوت درباره آزار جنسی آزاده ارفع

مدتی است که در ایران جنبشی شکل گرفته است که می توان آنرا ادامه جنبش» Me_Too » یا «من هم » دانست. «تارانا بروک»( Tarana Burke) یک فعال اجتماعی و حقوق مدنی سیاه پوست بود که در آلاباما، در یک سازمان جوانان فعالیت میکرد. روزی دختری ۱۳ ساله خواست با او خصوصی صحبت کند و تجربه خشونت جنسی‌اش را برای بروک تعریف کرد. بروک می‌گوید: «من آماد نبودم به او کمک کنم و بنابراین او را به شخص دیگری حواله دادم.» آن دختر دیگر هرگز به سازمان باز نگشت و بروک آرزو می‌کرد بتواند به او بگوید «من هم همینطور». از پی این حادثه بروک در سال ۲۰۰6 از عبارت «من هم» یا Me too » در شبکهٔ اجتماعی Myspace استفاده کرد و این حرکت به عنوان بخشی از کارزاربرای ترویج «توانمند سازی زنان از طریق همدلی و همبستگی» در میان زنان سیاه‌پوست با تجربه آزار جنسی به خصوص در مناطق محروم مبدل شد.
ادامهٔ نوشته

همه‌گیری خشونت و اقتدارطلبی زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)

هدف از ارائه این تحلیلِ مختصر عمدتا پرداختن به ریشه‌های خشونت و اقتدارطلبی جاری در جامعه است که خود علت اصلی اعمال خشونت و تعرض بر زنان و کودکان است. اما این خشونت و اقتدارطلبی گرچه در جامعه و افراد نهادینه شده اما از خود مردم منشاء نگرفته بلکه آغازگاه و منشاء آن مناسباتی است که در آن متولد شده و رشد و پرورش یافته‌اند: نظام سرمایه‌داری، سلسله مراتب قدرت، مردسالاری و سایر نظام‌ها و مناسبات تبعیض‌آمیزِ حامی آن. خشونت و اقتدارطلبی در نظام سرمایه‌داریِ جهانی امری ساختاری و همه‌گیر است و درعرصه‌های گوناگون به اشکال و با انگیزه‌های متفاوت اعمال می‌شود، و مجموعه‌ی درهم تنیده‌ی این اشکال باعث تولید، بازتولید و گسترش هرچه بیشتر خشونت و اقتدارطلبی در تمامی اجزاء جامعه می‌شود: از نهادهای قدرت، آموزش، درمان، خدمات، تولید و توزیع تا خانواده به عنوان کوچکترین نهاد جامعه.

ادامهٔ نوشته

کانون نویسندگان ایران نقش سانسور و خودسانسوری در تداوم آزار جنسی

چندی است گفت‌وگوهای مربوط به آزار و تجاوز جنسی در ایران از حاشیه به متن آمده است. این گونه موضوع‌ها به‌ویژه در جوامعی که از آزادی بیان برخوردار نیستند، و دقیقا برای تثبیت و تحکیم این نابرخورداری، تابو محسوب می‌شوند. دلایل وجود و تداوم این نوع خشونت آمیخته به هتک حرمت انسان متعدد است اما در این میان نقش عدم وجود آزادی بیان و مشخصا سانسور و خودسانسوری چیست؟ این پرسش را با چند تن از اعضای کانون نویسندگان ایران در میان گذاشتیم منیژه گازرانی، منیژه نجم عراقی و آیدا عمیدی به آن پاسخ دادند. با سپاس از این دوستان.

(توضیح: پاسخ‌های منتشر شده در زیرصفحه‌ی «یک پرسش، چند پاسخ» نظر پاسخ‌دهندگان است و الزاما نظر کانون نویسندگان ایران نیست)

یــک پــرســش، چــنـد پــاســخ

ادامهٔ نوشته

چند نکته پیرامون روايات تجاوز در فضاي مجازي فرنوش تنگستانی

در بحث هاي اخيري كه در مورد روايات تجاوز در فضاي مجازي اتفاق افتاد، چند نكته به زعم من ضروري وجود داشت .

١-نخست آنكه كمتر زني ست كه در خاطره ي خويش، با مفهوم تجاوز يا وحشت پنهان ناشي از آن بيگانه باشد. هراس سايه هاي موازي در كوچه اي تاريك، لمس دستاني ناشناس در يك تاكسي و يا اصرار جنسي خشونت بار در كنج خانه يا اداره اي خلوت، همان كابوسي ست كه بسياري از زنان با خود حمل كرده و در صورت وقوع، به تروما و زخم هايي براي تمام عمر بدل گشته اند. دردهايي كه در جامعه ي سنت زده و مردسالار ايران، پيامدهاي فاجعه باري براي قربانيان خود به همراه دارد. اما همه ي اينها نبايد مانع از ديدن ابعاد ديگر واقعيتي گردد كه عليرغم تلخي هولناكش، امري چند لايه و حساس است.
ادامهٔ نوشته

فرمان سکوت برای حفظ مناسبات موجود فرزانه راجی

زنان و دختران در تمام جهان بيشترين تعداد قربانيان آزار كلامى، فيزيكى و در نهايت خشونت جنسى را تشکیل می‌دهند. مثلا در آلمان، در قلب اروپاى غربى، از هر چهار زن و دختر يك ‌نفر تجاوز كلامى، دست‌مالى، آزار و حتى خشونت جنسى را تجربه مي‌كند. در کشورهای به اصطلاح پیشرفته، جایی که زنان تا حدودی از حقوق انسانی برخوردارند و در عرصه‌ی اجتماع نسبتا پذیرفته‌ترند خشونت‌های جنسی در عرصه‌ی اجتماع کمتر است: خشونت‌هایی که ناشی از سلسله‌مراتب قدرت است. زیرا در این جوامع زنان تا حدی به سلسله‌مراتب قدرت راه یافته‌اند و بنابراین شمار زنانی که در عرصه‌ی عمومی مورد تعدی و آزار جنسی قرار می‌گیرند به نسبت کشورهای «عقب نگاه داشته شده»‌ای چون ایران که زنان در سلسله مراتب قدرت حتی اندک جایگاهی نیز ندارند، بسیار کمتر است. در جوامع به اصطلاح پیشرفته زنان در عرصه‌ی خیابان، محل کار و مدرسه عمدتا متلك و دست‌مالى را تجربه می‌کنند و محل ارتكاب خشونت‌های جنسى اغلب خانه است. تجاوز جنسى در خانه از طرف برادر، عمو، دايى، پدر و پدربزرگ و در نهايت از طرف شوهر صورت مي‌گيرد. اما در ایران زنان هم در عرصه‌ی عمومی و هم در عرصه‌ی خانگی خشونت‌های جنسی را در ابعادی بسیار بزرگتر از جوامع مذکور تجربه می‌کنند. خشونت‌های جنسی در تمامی عرصه‌های اجتماعی از خیابان تا محل کار، آموزش و … به‌طور کلی توسط تمامی مردان و به طور مشخص توسط مردانی صورت می‌گیرد که نسبت به قربانی از لحاظ قدرت، امکانات، پرستیژ و مرتبه‌ی اجتماعی در موقعیت بالاتری قرار دارند و خشونت‌های جنسی خانگی همچون سایر کشورها عمدتا توسط نزدیکان و آشنایان صورت می‌گیرد، اما طرح خشونت‌های خانگی هنوز در جامعه ما همچنان تابو محسوب می‌شود و بسیار کم به آن پرداخته شده است.
ادامهٔ نوشته

روایت: «من هم»… اما زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)

برگ برگ تاربخِ دردناک زنان نشان می‌دهد که تجاوز جنسی همواره از طرف مردان با اتکا به قدرت جسمانی و در دنیای مدرن هم در بسیاری موارد با اتکا به امتیازات و امکانات فردی و یا وابستگی به منابع قدرت اعمال شده و می‌شود. متجاوز می‌تواند رئیس یک اداره باشد در موقعیت گزینش یک زن برای پست بالاتر یا استخدام عادی، بنابراین می‌تواند زن را مرعوب کند و بدن اورا در اختیار بگیرد؛ هنرمندی باشد که با هنرش و فضایی که ایجاد می‌کند برای جنس مخالف جذابیت پیدا کند، او را محسور خود کند و بتواند مانند یک حشره شیره‌ی جانش را بمکد؛ یا استاد و معلمی باشد که جایگاه استادیش ستایش‌برانگیز و گاه مرعوب کننده است و جواز بهره‌‌وری جنسی را برایش صادر ‌کند؛ حتا می‌تواند آدم بیسوادی باشد که در نظام ایدئولوژیک جمهوری اسلامی مهر برپیشانی کوبیده و در جایگاه استاد نشسته است، کسی که امتحان دانشجویان دختر را در اتاقی جداگانه به‌طور انفرادی برگزار می‌کند، دختران جوانی که ازمدرسه پای به دانشگاه گذاشته‌اند و هنوز یک دختربچه محسوب می‌شوند، صدها کیلومتر دور از پدر و مادر به امید گرفتن مدرک دانشگاهی، در بی پناهی محض، مثل پرنده‌ای که کنج قفس گیرافتاده است و درسکوت مرگ‌بار لحظه‌ها به سوالات پاسخ می‌دهد، آن‌هم امتحان «احکام» در حالی‌که فشار آلت تناسلی «استاد» را بر پشت خود حس می‌کند. غریزه‌ی زنانه به او می‌گوید حرکتی نکند مبادا «استاد» مثل کفتاری پیر تمام بدنش را بدرد. تا جایی که می‌تواند در خود مچاله می‌شود، ثانیه‌ها را می‌شمارد تا مرد از صرافت بیافتد و او بتواند خودش را به بیرون اتاق بیاندازد و از مهلکه جان بدربرد. و یا می‌تواند یک «روشنفکر و صاحب عقیده» و به‌اصطلاح «انتلکتوئل» باشد که بواسطه‌ی محفوظات و به اصطلاح معلومات و بیان تاثیرگذارش در جمع جذابیتی ایجادکند و به او امکان سوءاستفاده جنسی را بدهد. من از حسی می‌گویم که هنوز بعد از سی سال برایم همان‌قدر زنده وزجر دهنده است که آن شب بواسطه‌ی از سرگذراندن تجربه‌ای مشابه در دفتر مجله‌ای صاحب نام به من دست داد.
ادامهٔ نوشته

آیا بیان روایت‌های شخصی می‌تواند به یک حرکت جمعی بینجامد؟ زارا امجدیان

بیدارزنی: این روزها شاید اخبار مربوط به افشاگری زنان در شبکه‌های اجتماعی و بیان روایت‌هایشان درباره‌ی تجاوز و آزار جنسی، توجه بسیاری را به خود جلب کرده و علاوه بر رسانه‌های فعال در حوزه‌ی زنان، فعالان اجتماعی بسیاری نسبت به این افشاگری‌ها و روایت‌های زنان واکنش نشان داده‌اند؛ اغلب واکنش‌ها در باب تاثیرگذاری این حرکت بوده است؛ عده‌ای فضای ایجاد شده برای شکستن سکوت زنان در مورد تجاوز و آزار جنسی را مهم‌ترین دستاورد این جریان دانسته‌اند که مدت‌ها پیش در کشورهای دیگر شروع شده بود و هر چند دیر اما بالاخره به ایران هم رسید و منجر به شکستن سکوت طولانی زنان در ایران شد.
ادامهٔ نوشته

سیاست فمینیستی درباره‌ی تنبیه متجاوزان به ما چه می‌گوید؟ شهین غلام

بیدارزنی: عدالت برای آزاردیدگان تجاوز جنسی به چه معناست؟ از چه طریقی تحقق می‌یابد؟ آیا توسل به نهادهای قضایی و کیفری و افزایش مجازات متهمان می‌تواند پاسخگوی رنجی باشد که به آزاردیدگان تجاوز تحمیل می‌شود؟ سیاست فمینیستی در این میان به ما چه می‌گوید؟ آیا درخواست افزایش مجازات متهمان خصوصاً در نظام‌هایی که ممکن است متجاوز با حکم مرگ روبرو شود امری فمینیستی است و نسبتی با جامعه‌ی آرمانی فمینیستی دارد؟
این یادداشت می‌کوشد به تأملات فمینیستی موجود در این باره بپردازد و گره‌گاه‌ها و هم‌چنین ظرفیت‌های سیاست فمینیستی را در برخورد با جرم تجاوز و مواجهه با آزاردیدگان و متجاوزان نشان دهد. در بخش اول، این نوشته به بررسی تجربه‌ی هند در این زمینه می‌پردازد. علت این انتخاب، فراوانی آمار تجاوز در این کشور، مجازات تنبیهی شدید و در مواردی مرگ برای متجاوز و هم‌چنین جنبش فمینیستی پویای هند در برخورد با مسئله‌ی تجاوز و مخالفت با مجازات اعدام است. در بخش دوم، این یادداشت به مرور سیاست‌های فمینیستی درباره‌ی جرم تجاوز و نظام‌های تنبیهی خواهد پرداخت و در بخش پایانی تلاش خواهد کرد پیشنهاداتی را برای پیوند سیاست فمینیستی در برخورد با مسئله‌ی تجاوز مطرح کند.
ادامهٔ نوشته

جامعه‌ی جرم‌زا احمد زاهدی لنگرودی

به نوک این کوه یخ روایات افشای تجاوز جنسی نباید بسنده کرد و دنبال افراد مقصر گشت. این مناسبات اجتماعی است که باید تغییر کند، آزادی اندیشه و بیان و نشر باید به‌عنوان حقوق بنیادین مردم برحاکمیت به رسمیت شناخته و تأمین شود. جامعه و زنان باید توانمند شوند تا بتوانند به طور طبیعی از خود دفاع کنند. تقلیل مسئله به خطای فردی فرصت طلب یا سوءاستفاده‌ی تنی چند از مقام و موقعیت خود و درخواست مجازات آنان، مثل انتشار تبلیغاتی خبر بازداشت یکی از متهمان توسط پلیس تهران – همین پلیسی که خود به بهانه‌ی حفظ حجاب و… بارها زنان را مورد توهین و ضرب و شتم قرار داده – با پاک کردن صورت مسئله فرقی ندارد. جامعه‌ی سالم با آگاهی و در آزادی ساخته می‌شود. جامعه‌‌ی جرم‌زای کنونی ما حاصل دهه‌ها اختناق و سانسور و حذف و سرکوب دگر اندیشان و زنان است.
ادامهٔ نوشته

عدالت ترمیمی چیست؟ یک وکیل در این خصوص توضیح می‌دهد مسیری متفاوت برای مقابله با آزار و اذیت جنسی برگردان: بنفشه جمالی

قسمت اول

بیدارزنی: «وقتی گریه می‌کردم. وقتی دستت رو پس می‌زدم، به معنی نه بود؛ یعنی نمی‌خواستم. میخوام بدونم اون لحظه تو فکرت چی میگذشت.»

من کنار سوفیا دختر پانزده‌ساله، زمانی که مستقیماً با مایکل همکلاسی هجده‌ساله‌اش که او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار داده بود صحبت می‌کرد، نشسته بودم. این «گفتگوی رو در رو» نتیجه‌ی تلاشی یک ماهه بود تا کمک کنم این دو جوان «عدالت ترمیمی» را تمرین کنند.

چشمان مایکل بین من و سوفیا در حرکت بود «من نمی‌خوام چیزی بگم که تو رو مقصر جلوه بده» «من نمیخوام بگم اون زمان به چی فکر می‌کردم. برای اینکه احمقانه بود.»

مایکل دوباره به من نگاه کرد. تشویقش کردم همه آنچه قبلاً به من گفته بود را دوباره بگوید. نفس عمیقی کشید. کاغذی سفید بیرون کشید و شروع به نوشتن کرد.
ادامهٔ نوشته

چرا زنان و دختران سکوت می‌کنند فرزانه راجی

یادم می‌آید وقتی دختری پنج- شش ساله بودم همیشه خانه‌امان پراز بچه بود: پسر و دختر. به هنگام ناهار سفره‌ای به عرض و طول اتاق می‌انداختیم. درحالی که ما دخترها در حال رفت و آمد و تکاپو برای پذیرایی بودیم پسرهای هم سن و سال مان یا توی کوچه و حیاط فوتبال بازی می‌کردند و یا سر به سر ما دختربچه‌ها می‌گذاشتند، برسر راهمان سبز می‌شدند و به طرق مختلف مانع کارمان می‌شدند. آن‌ها از جانب پدر و مادرهایشان لبخندهای تایید‌آمیز و گاه تشری از سرشوخی دریافت می‌کردند و ما دخترها، نگاه‌هایی سرزنش‌آمیز، تنبیه‌گر و مواخذه‌گر!
ادامهٔ نوشته

شکست سکوت اولین قدم است جلوه جواهری

بیدارزنی:‌ ۵ اکتبر ۲۰۱۷ برخی از زنان هنرپیشه تجربه‌های خود را از آزار و تجاوز جنسی توسط هاروی واینستین، تهیه کنندۀ پرنفوذ هالیوود در روزنامه نیویورک تایمز منعکس کردند. در همان ماه ساندرا مولر، خبرنگار فرانسوی، با راه‌اندازی #Balancetonporc (خوکت رو افشا کن) در توییتر، آزار جنسی در محیط کار را محکوم کرد. دو روز پس از آن آلیسا میلانو بازیگر آمریکایی، کمپین #Metoo (من هم همین طور) را راه انداخت. با تولد این جنبش، هزاران خاطرۀ تلخ از آزارهای جنسی در شبکه‌های اجتماعی منتشر و در پی آن، راهپیمایی‌هایی در کشورهای مختلف برگزار شد. با هشتگ «MeToo» نه تنها زنان بلکه برخی از مردان هم از تجربه آزارهایی که متحمل شده بودند گفتند. رفته رفته این هشتگ به دنیای سیاست و ورزش و ادبیات نیز رسید و نام‌های بسیاری را مطرح کرد که برخی از جامعه طرد یا به واسطه قانون محکوم شدند. نام‌هایی همچون کوین اسپیسی، بیل کازبی، آسیا ارجنتو (هنرپیشه زن ایتالیایی) در صنعت سینما، مایکل فالون وزیر دفاع بریتانیا و قاضی برت کاوانا نامزد دونالد ترامپ برای دیوان عالی آمریکا در دنیای سیاست، طارق رمضان، اسلام شناس سوئیسی در دنیای مذهب، ژان کلود آرنو همسر یکی از اعضای کمیتۀ ادبیات نوبل در دنیای ادبیات، کریستیانو رونالدو و سپس لری ناصر، پزشک پیشین تیم ملی ژیمناستیک در ورزش .
ادامهٔ نوشته

کرونا بهانه‌ای برای کارفرمایان و دولت بنفشه جمالی

بیدارزنی: بازار اشتغال ایران بازاری مردانه است که بر پایه تبعیض و نابرابری‌های جنسیتی پایه‌گذاری شده است. بر اساس آمارهای اعلام شده از سوی مرکز آمار ایران که در خصوص میزان بیکاری زنان منتشر شده، سهم زنان از بازار کار در تابستان سال ۹۸، کمتر از ۲۰ درصد بوده است. بر اساس باورهای نادرست اجتماعی و سیاست‌های تبعیض‌آمیز حکومتی در ایران همچنان «مرد نان‌آور» خانواده محسوب می‌شود و اولویت استخدامی با مردان خانواده است. این نگاه در حالی وجود دارد که مردم ایران بدترین دوران اقتصادی را پشت سر می‌گذرانند و بسیاری از زنان این روزها تنها نان‌آور خانواده خود محسوب می‌شوند. بر اساس آمارهای اعلام شده حدود سه میلیون زن سرپرست خانوار در کشور وجود دارند. زنانی که به دلیل قوانین و سیاست‌های نابرابر مجبورند در بازارهای غیررسمی با حقوق اندک و ساعات کاری بالا مشغول به کار شوند و بسیاری از آن‌ها در ماه‌های گذشته و به دلیل اپیدمی کرونا جزء اولین گروه‌های کاری بوده‌اند که تعدیل و اخراج شده‌اند. مهناز قدیرزاده، فعال حقوق زنان و کارشناس روابط کار به خبرگزاری ایلنا در این خصوص گفته است: «نه تنها زنان دستفروشی که هر روز آن‌ها را در مترو یا پیاده‌روهای شهر می‌دیدیم که بخش قابل‌توجهی از زنان کارمند و کارگر هم بیکار شده‌اند و نمی‌توانند بیمه بیکاری بگیرند. می‌دانیم که زنان زیادی هستند که به صورت توافقی مشغول به کار هستند. منشی‌های پزشکان، کارگران خدماتی، کارمندان دفاتر خصوصی و… در بسیاری موارد زیر یک میلیون تومان حقوق می‌گرفته و بیمه هم نبوده‌اند.»
ادامهٔ نوشته

سرگذشت جای خالی آرزوها زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان)

از وقتی به یاد دارم تو خونه‌ی ما همیشه سر پول دعوا بود مادرم پول می‌خواست و پدر نمی‌داد، یعنی نداشت که بدهد. صبح کله سحر می‌رفت و شب آنقدر خسته وعصبانی برمی‌گشت که ما بچه‌ها جرات نمی‌کردیم نگاهش کنیم. همیشه بوی روغن می‌داد، مخصوصا تابستان‌ها. در و دیوار خانه هم بوی روغن کهنه می‌گرفت. به‌یاد ندارم ما را بغل کرده باشد، راستش کمی که بزرگتر شدیم دلمان هم نمی‌خواست نزدیک ما بیاید. هر سه تا یک گوشه کز می‌کردیم اما مادرم انگار نمی‌ترسید بلافاصله می‌پرسید: چرا دست خالی اومدی؟! الان که فکر می‌کنم می‌بینم چاره‌ای نداشت بچه‌هاش شام نداشتند. می‌دانست حتما کتک می‌خورد ولی انگار دیگر نمی‌ترسید، من مانده بودم با آن هیکل استخوانی چطور طاقت درد را داشت!
ادامهٔ نوشته

خشونت خانگی درکوچه و خیابان زنان آرزم (آورد رهایی زنان و مردان

ماجرای اول

از تاکسی پیاده شدم. پشت پله‌های عابر پیاده شلوغ بود، جوعادی نبود ومعلوم بود درگیری و دعوایی درکار است. جلو رفتم مرد و زنی درگیر شده بودند. کم از این دعواهای خانوادگی را در خیابان شاهد نیستیم. مرد دست زن را گرفته بود و می‌کشید و زن جوان نیز تقلا می‌کرد خود را از دست او خلاص کند. مرد دست زن را می‌پیچید. داد زدم:

– چه کار می‌کنی، حق نداری بزنیش.

مرد با خشونت نگاهی به من کرد و فریاد زد:

– زنمه.
ادامهٔ نوشته

«۱۱ تأمل در باب ۱۱ جولای ۲۰۲۰، روز جهانی جمعیت» نویسنده: سوچیترا دالوی، برگردان: سیمین فروهر

بیدارزنی:

    1. سازمان ملل متحد در سال ۱۹۸۹ چنین روزی را نامگذاری کرده است. ایده‌ی روز جهانی جمعیت از روز پنج میلیاردی الهام گرفته شده است یعنی ۱۱ جولای ۱۹۸۷ که جمعیت تقریبی مردم جهان به پنج میلیارد نفر رسید. هدف اصلی از تعیین این روز برجسته کردن «مسئله‌ی افزایش جمعیت» بود اما در سال‌های بعد موضوعات گسترده‌تر دیگری پیرامون آن مطرح شد

ادامهٔ نوشته

نگاهی به آمار و دلایل قتل‌های ناموسی در ایران تحریریه دیگری

دیگری: از ابتدای امسال تا تیرماه بیش از ۱۰ قتل ناموسی در ایران رخ داده است. براساس آنچه روزنامه شرق درمورد قتل‌های ناموسی در سال گذشته منتشر کرده است، با استناد به مقالات دانشگاهی و پایان‌نامه‌هایی که به موضوع قتل‌های ناموسی پرداخته‌اند، بین ۳۷۵ تا ۴۵۰ مورد قتل ناموسی سالانه در کشور رخ می ‌دهد.

ادامهٔ نوشته

معرفی کتاب: هزینه خشونت خانگی برای جامعه بنفشه جمالی

بیدارزنی: این روزها که بحث خشونت خانگی و تأثیرات آن بیش از پیش به دلیل خبری شدن قتل‌های ناموسی و زن‌کشی  داغ شده است، شاید پرداختن به ‌ضرورت تصویب قانون منع خشونت خانگی علیه زنان که سال‌هاست از سوی مراجع قانون‌گذاری و قضایی نادیده گرفته می‌شود، بیش از گذشته حائز اهمیت باشد. متأسفانه مسئولین حکومتی در ایران «خشونت خانگی» را امری خصوصی و فردی تلقی می‌کنند و عامدانه عوارضی که این نوع خشونت می‌تواند بر سطح جامعه بگذارد را کتمان می‌کنند.
ادامهٔ نوشته