روز مادر و روز زن در تقویم جمهوری اسلامی، ایدئولوژیک ترین سازوکار حذف تفاوت میان مفهوم مادر و مفهوم زن
علی علیزاده
۱- مناسبت تقویمی خاص و از بالا تعیین شده روز مادر در ایران (پیشتر روز عجیب تولد فریده قطبی، مادر فرح دیبا و امروز تا حدی مربوط تر به فرهنگ بومی، تولد فاطمه زهرا)، برای عقاید متضاد سیاسی و فرهنگی همواره محل منازعه بوده. ستایش مادر در عرصه عمومی اما ، یعنی بازتثبیت و بازتایید موقعیت نمادین مفهوم مادر در کلیت ساختار روابط اجتماعی، ارزشی هنجارین و غالب، و هنوز امری مشترک میان همان گروههای متضاد است. منظور از این ارزش، نه خود امر محبت فرزند به مادر که بردن این رابطه خصوصی به عرصه عمومی و اعلام رسمی آن است. این اعلام فراطبقاتی و فراگروهی (از نوشتههای پشت وانت تا شبکههای مجازی و تا حلقه اشک هنرپیشه مصاحبهشونده در تلویزیون در زمان قدردانی از مادر)، اعلام تقید به ذات نهاد خانواده و فرم روابط قدرت برسازنده آن است. در این نقطه، ما با همپوشانی، همدستی و اقتران نظام سلطه سیاسی و اجتماعی در عرصه عمومی از یکسو و نظام سلطه خانواده در عرصه خصوصی از سوی دیگر روبروییم. به همین علت حتی در ایدئولوژی جمهوری اسلامی که عرصه خصوصی اندرونی تلقی شده و باید پوشیده شود نیز، همه همواره تشویق به عمومی کردن این امر خاص شدهاند.
۲- مادر امری بیولوژیک نیست. مفهومی اجتماعی و سیاسی است. بهرغم بدیهی گرفتن ضمیر مالکیت «من» در کلمه مادر، امری یگانه singualr نیست و مفهومی عام است. معنای این مفهوم عام تنها با محتوای تاریخی رابطه شخصی دو نفر معین نمیشود. عرصه سیاسی، فرهنگی (دینی) و اقتصادی همواره پیش از آنکه این رابطه شخصی شروع شود چارچوب آن را متعین کردهاند.
۳- به رغم بازنمایی مادر به عنوان موجودی فداکار او همچنین نخستین تزریقکننده ارزشهای اجتماعی کلان و حافظ و پاسبان قانون پدر درعرصه خانواده و قانون حاکم در عرصه عمومی است. (اگرچه در نزاع میان این دو، احتمالا جانب نخستین را میگیرد). اگر تنها معنی مادر، فداکاری برآمده از غریزه بیولوژیک او بود، میبایست مناسبتهای تقویمی دیگری نیز برای گرامیداشت سایر غرایز بیولوژیک میداشتیم.
۴- مفهوم اجتماعی و سیاسی مادر نفی همزمان توانهای فعلیتنیافته مفهوم زن در تاریخ است. گرامیداشت مادر از این منظر یا اعلام رضایت از موقعیت سرکوبشده زنی است که در جایگاهاجتماعی به نقش فرزندآوری فروکاسته شده (سایر نقشها ثانوی میشوند: مادر شاغل اول مادر است)، یا در شکل پاسداشت منتقدانه مقام مادر، تنها همدردی منفعلانه با زن به مثابه قربانی این نظام سرکوب مردسالارانه اجتماعی، اقتصادی و سیاسی است. مادر گرامیداشتهشده، با دریافت پاداشی اندک در عرصه نمادین که هیچ تناسبی با کسری انباشتهشده از سالها نقض حقوق انسانی او ندارد، باز به کارکرد پیشین خود، یعنی تولید و کار خانگی که ارزش افزوده آن در اقتصاد نادیدهگرفته میشود؛ حفاظت از نهاد خانواده؛ و اطمینان از بازتولید این نهاد در نسل آینده، برمیگردد. قربانی نظام مردسالارانه، اکنون در نقش کارگذار همین نظام مانع از تخطی زنان دیگر (به ویژه دخترش) میشود و به جای طغیان برضد کل این نظام، چانه زنی یا مانور درون همین نظام را توصیه میکند. (میل به حفظ کل نظام سوی دیگری نیز دارد: فرزندان نیز به زودی خود بازتولیدکننده و حافظ ارزشهای این ساختار میشوند. پسرخردسالی که مفهوم غیرت را درک می کند و زنی که مراقب است رفتار نامتعارف مادرش به موقعیت اجتماعی او خللی وارد نکند).
۵- مادر به مثابه مفهومی سیاسی و اجتماعی، مفهومی تاریخمند است. از نسخه از بالا تجویزشده و وارداتی پهلوی که بگذریم، دو دوره در مهندسی اجتماعی جمهوری اسلامی قابل تفکیک است. در دهه اول به رغم سرکوب زنان به ویژه در محیطهای کار همزمان با الگوهای مادران شهیدی که نقش اجتماعی زینبواری برعهدهگرفته بودند و زنان بسیجی که فرزندان را رها میکردند تا در پشت جبهه فعالیت کنند روبرو بودیم . یعنی تقدس نظام سیاسی که حفظ آن احکام اولیه دینی را هم میتوانست تعطیل کند به شکلی غیرسیستماتیک، تقدس نهاد خانواده را هم در جاهایی موقتا به تعلیق درمیآورد. دهه دوم، همین نقش ثانویه اجتماعی نیز بازپسگرفتهشد و به منظور مقابله با موج اجتماعی ورود زنان به محیطهای کار، فرهنگ رسمی و دولتی سویهای باز هم ارتجاعیتر یافت و الگوی مسلط، مادران خانهدار بدون هیچگونه کارکرد اجتماعی شدند. دغدغه اساتید مذهبی و اخلاقی صدا و سیما تمکین جنسی و تغذیه کودک با شیر مادر شد و مساله نازایی زنان سوژه سریالهای تلویزیونی.
۶-یکی کردن روز مادر و روز زن در تقویم جمهوری اسلامی ایدئولوژیک ترین سازوکار حذف تفاوت میان مفهوم مادر و مفهوم زن، به منظور سرکوب امکان مفهوم زن به عنوان امری مستقل است.
۷- نقش فعال زنان در جنبش سبز و حتی در مبارزات خیابانی، توسط بسیاری از تحلیلگران اجتماعی به نقش مادرانی فروکاستهشد که به دفاع از فرزندان خودامده بودند. از سهراب اعرابی شهید ۱۹ ساله جنبش و انکه چگونه فکر میکرد و چه میگفت چیز زیادی نمیدانیم. پروین فهیمی اما در نزدیک به ۴ سال گذشته بیوقفه فعال بوده و سخن گفته و عاملیت داشتهاست. برای ما اما او هنوز مادر سهراب است
منلع: برگرفته از فیسبوک نویسنده
پانوشت: عکس، تمبرهای روز زن، به ترتیب از چپ و از بالا، در سالهای ۶۳، ۶۶ (اوج جنگ)، ۶۹ (ورود به سازندگی) و ۸۸ است.
Filed under: مادر، زنان، علی علیزداه |
بیان دیدگاه