روایت نرگس سلیمی از زندان قرچک ورامین-بخش دوم

آقای ضرغامی خیلی سخت نیست تا خبرنگاران واقعی ات را به اینجا بفرستی و تصویری واقعی از بند عمومی این زندان به همه ارائه دهی تصویری واقعی و نه آسایشگاه پرسنل زندان به عنوان محل سکونت زندانیان . اینجا زندان قرچک ورامین است در چند کیلومتری تهران ، در همین نزدیکی ها

زندان قرچک ورامین ، زندانی است که از آن بارها از سوی رسانه ها و مجامع حقوق بشری با عنوان کهریزک دوم یاد شده است . زندانی با شرایط کاملا غیر استاندارد و غیر بهداشتی که زندانیان زن در آن نگهداری می شوند در دو سال اخیر بسیاری از سازمانهای حقوق بشری و زندانیان سیاسی محبوس دراین زندان در باره وضعیت نابه سامان این زندان هشدار داده اند . اردیبهشت ماه سال پیش وقتی تعدادی از زندانیان سیاسی زن به صورت موقت به این زندان منتقل شدند درباره وضعیت آن اینگونه نوشتند :” از خود می پرسیم در کجای دنیا نتیجه ی درگیری بر سر آب جوش و تنبیه متعاقب آن کشیدن ناخن های دستان یک زندانی باشد؟ در کجای دنیا عده ای مرد باتوم به دست را به بند نگهداری زنان زندانی به قصد ضرب و شتم می فرستند؟ در کجای دنیا کودکان ۱۴ و ۱۵ ساله را در چنین شرایطی نگهداری می کنند؟ ”

نرگس دختر جوانی که سالهاست در زندانهای کشور روزگار می گذراند وقربانی شرایط جامعه است. درباره وضعیت این زندان برایمان می نویسد: «این جا در قرچک ورامین نه تنها زندانیان تازه وارد را لخت می کنند که توسط زندانیانی که مثلا مورد اعتماد هستند معاینه داخلی مقعد و مهبل هم می شوند . به طوری که بازرس دو انگشتش را تا جایی که برایش ممکن است در واژن و مقعد زندانی تازه وارد می کند به طوری که چند روز بعد از ورود به داخل بند دچار بیماری های قارچی و عفونی می شود و در بیشتر موارد بعد از آن بازرسی وحشیانه حتی قادر به راحت نشستن نیستند .همیشه فکر می کنم که آیا این حرکت آنها نوعی آزار جنسی نیست ؟» نرگس اکنون در سالن ۵ این زندان به سر می برد :

همراه با کژال دختر جوانی که با آوازهای کردی اش همیشه مرا سرشار از احساس می کند به سمت بند بچه دارها یا همان سالن ۸ می رویم که با یکی از پرسنل به نام خانم …مواجه می شویم که مشغول نوشتن اسامی کسانی است که دربند بچه دارها تردد می کنند.به نظرم این هم یکی از ده ها کارهای بیهوده اینجاست . وارد بند می شویم و جلوتر از همه کودکی یک سال و نیمه به نام ایلیا را می بینیم که به دلیل بیماری سخت مادرزادی ناشی از مصرف قرصهای اعصابی که مادرش آرزو در دوران بارداری مصرف می کرد ، هنوز قادر به تکلم و کارهایی که بقیه کودکان هم سنش می کنند نیست به طرفم می دود و من در آغوشش می گیرم . فرزند خودم هم در همین سن و سال بود که من به زندان افتادم .بلندش می کنم و به طرف اتاق آرزو می روم . آرزو دو فرزند دیگر هم خارج از زندان دارد و مخارج آنها را با رنگ کردن موها و اصلاح صورت زندانیان دیگر در می آورد .تا به حال چندین بار توسط ماموران به او اخطار داده شده که باید آرایشگری را متوقف کند، چون چیزی مثل مالیات یا اجاره به زندان پرداخت نمی کنند. روی تخت آرزو نشسته بودم که ماموران زندان به داخل بند آمدند و تمام رنگ موها و وسایل آرایشگری را که آرزو با بدبختی تهیه کرده بود ، به زور مصادره کردند.آرزو زار می زد و نمی دانست باید چکار کند .تنها حرفی که به رئیس اندرزگاه گفت این بود که با این کار خودتان از من می خواهید که خلاف مواد مخدر را شروع کنم .از آن روز آرزو شروع به قاچاق مواد مخدر و فروش آن در زندان کرد تا بتواند خرج و مخارج فرزندانش را تامین کند . تا اینکه دو سال سن ایلیا کامل شد و از آنجایی که مادران حداکثر تا دو سالگی فرزندان می توانند آنها را در زندان نگهدارند ایلیا را به زور از آرزو جدا کردند.

آرزو خودکشی کرد اما خوشبختانه زنده ماند او را مدتی در بیمارستان روانی امین آباد بستری کردند و الان مانند مرده ای متحرک با روزی یک مشت قرص آرام بخش در سالن پنج زندان قرچک ورامین زندگی خود را می گذراند .به خاطر دارم مدتی میان پاهای ایلیا تاولهای عفونی وحشتناکی زده بود کودک بیچاره دیگر حتی نای گریه نداشت و مدام ناله می کرد و چون آب زندان شور و تلخ است با هر بار شستشو کودک تقریبا از حال می رفت وقتی از آرزو می پرسیدم چرا بچه ها از جمله ایلیا در زندان به این روز می افتند در جوابم با آهی بلند گفت : «:احتیاج به پوشک داریم و چون جیره پوشکهای مای بیبی که زندان به ما می دهد خیلی کم است . (مثل تمام چیزهای دیگر از سهمیه واقعی زندانیان می دزدند که البته این کار همیشگی برخی زندانبانان است ) ما مادران مجبوریم از آنجایی که ورود پارچه به داخل بند ممنوع است با ملحفه های پلاستیکی نامرغوب که فروشگاه زندان به ما می فروشد، بچه ها را پوشک کنیم که سرانجامش این زخمهاست …

از زندان زنان در آمریکا تا زندان قرچک ورامین در همین نزدیکی ها

چند روز پیش با بچه ها در بند نشسته بودیم که دیدیم اخبار ۳۰ : ۲۰ صدا و سیما گزارشی پخش می کند از زندان زنان در آمریکا اینکه در این زندان زنان را لخت می کنند و بازرسی بدنی می کنند . مجری تلویزیون با آب و تاب می گفت که این اقدام ناپسند است و صدها صفت برای زشت بودن این عمل و نحوه نگهداری زندانیان زن در آمریکا به کارمی برد.همه ما تقریبا یک صدا رو به تلویزیون اعتراض می کردیم به طوری که چند روز بعد از ورود به داخل بند دچار بیماری های قارچی و عفونی می شود و در بیشتر موارد بعد از آن بازرسی وحشیانه حتی قادر به راحت نشستن نیستند .همیشه فکر می کنم که آیا این حرکت آنها نوعی آزار جنسی نیست ؟

آقای ضرغامی خیلی سخت نیست تا خبرنگاران واقعی ات را به اینجا بفرستی و تصویری واقعی از بند عمومی این زندان به همه ارائه دهی تصویری واقعی و نه آسایشگاه پرسنل زندان به عنوان محل سکونت زندانیان . اینجا زندان قرچک ورامین است در چند کیلومتری تهران ، در همین نزدیکی ها .

ادامه دارد

نرگس سلیمی ـ کانون زنان ایرانی
۲ آبان ۱۳۹۱

بیان دیدگاه